خنده دور همی

-تو" اسم فامیل "سر غذا دعوامون می شد می رفتیم پیش بزرگتر ها  تاییدیه می خواستیم که مثلا سیر پلو داریم یا نه؟!موز پلو حتی!

-حالا همه دکتر و مهندس و خلبان هم نشدین نشدین ها مملکت به نجار و بقال و میوه فروش هم نیاز داره..از ما گفتن بود!

-وارد یه مهمونی می شی یه عده زیادی برات پا می شن...حالا می خوای با همه احوال پرسی کنی...

تنوع جملاتت به صفر می رسه!

-اگه یه موقعی تو یه موقعیتی  گیر کردین که یکی خواست بکشتتون  زودی بگین:بکش!بکش راحتم کن!معطل چی هستی!د یالا لعنتی!تو همه ی فیلما امتحان خودشو پس داده!

-می گن پول چرک کف دسته..دست ما هم که کلا آنتی باکتریال!!

-مدرسه:سه سیب داریم دو تای دیگر از مجید می گیریم حالا چند تا سیب داریم؟

مشق شب:اگر یک هندوانه سه کیلویی را بین پنج نفر تقسیم کنیم به هر یک چه مقدار می رسد؟

امتحان:مجید دوازده موز دارد قطار او هفت دقیقه تاخیر دارد وزن خورشید را حساب کنید!

کاریکلماتور

-وقتی توی خیابون مردم زل زل نگات می کنند نمی تونی تشخیص بدی خوشگلی یا احیانا دکمه پیراهنت بازه!

-دلت رو دوست دارم!...چون مثل یخچال خونه ما هیچی توش نیست!

-وقتی توی مجله از مضرات سیگار خوندم اونقدر وحشت کردم که قسم خوردم دیگه مجله نخونم!

-نون حشک هم نشدیم که یکی از روی زمین  برمون داره و بذارمون کنار دیوار!(اثرات کمبود محبت شدید)!

-موقع مرگ به بچه هام میگم ده میلیارد تومن گذاشتم زیر تختم.بعدش میمیرم.آی حال میده هی میگردن چیزی پیدا نمی کنن!

-همیشه دستان همسرتان را در دست بگیرید..چون اگر رهایش کنید اون میره خرید!

-در زندگی هر دختری یه سوال هست که تا آخر عمر او را همراهی می کند.."امروز چی بپوشم"!

...جلب بود..نه؟..

لباس فارغ التحصیلی

چرا لباس فارغ التحصیلی در کل جهان یک شکل است؟

یک نمونه دیگر از ارزش های ایرانی که خود ما آن را نمی شناسیم لباس فارغ التحصیلی است.لابد تا به حال شما هم دیده اید وقتی یک دانشجو در دانشگاه های خارج از کشور می خواهد مدرک دکترای خود را بگیرد یک لباس بلند مشکی به تن او می کنند و یک کلاه چهار گوش که از یک گوشه ی آن یک منگوله آویزان است بر سر او می گذارند و بعد لوح فارغ التحصیلی را به او می دهند.

هنگامی که از شما سوال می شود که این لباس و کلاه چیست؟چه پاسخی می دهید؟!..

هنگامی که از یک اروپایی یا ژاپنی و یا امریکایی سوال شود این لباس چیست که شما تن فارغ التحصیلانتان می کنید می گویند ما به احترام "آوی سنا" (ابن سینا)پدر علم جهان این لباس را به صورت نمادین می پوشیم.

آنها به احترام ابن سینا که لباس بلند ردا گونه می پوشید این لباس را تن دانشمندان خود می کنند.آن کلاه هم همان دستار است(کمی فانتزی شده)و منگوله ی آن نمادی از گوشه ی دستار خراسانی است که ما ایرانی ها در قدیم از گوشه ی دستار آویزان می کردیم و به دوش می انداختیم.

میر سهیل هم رفته..

تولد آقای میر سهیل..

رعنا...

روحش شاد و یادش گرامی.

ازرش زمان

-ازرش یک سال را دانش آموزی که مردود شده می داند.

-ارزش یک هفته را سر دبیرهفته نامه می داند.

-ارزش یک ساعت را پدری می داند که پشت در اتاق عمل انتظار تولد فرزندش را می کشد.

-ارزش یک دقیقه را کسی می داند که از قطار جا مانده است.

-ارزش یک ثانیه را  کسی می داند که از حادثه ای مرگبار جان سالم به در برده است.

هر لحظه گنجی بزرگ است..

گنجتان را به آسانی از دست ندهید..!

..و باز به خاطر بیاورید که:

زمان به خاطر هیچ کس منتطر نمی ماند..

دیروز به تاریخ پیوست..فردا معماست..و امروز هدیه است.

آرزو..

یه آرزو بکن...

این توصیه ها فقط برای خنده است..

هرگز درعالم واقعیت به هیچ موجود زنده ای چنین توصیه های عجیب و غریبی نمی کنند و هیچ آدم عاقلی همچین کار هایی نمی کنه...

از کنه ای که نیشتون زده دیه بگیرید!

شونه های مگس هایی که تازه روی دست و صورتتون نشستن رو بمالین تا خستگیشون در بره!

وقتی قایق موتوریتون وسط دریا خاموش کرد پیاده بشین هلش بدین!

بلالی رو که دونه هاش کجه ببرین ارتدنسی!

به گل مصنوعی روی میزتون به زورآب بدین تا بخوره!

گوشی موبایلتون رو با سنجاق قفلی به پاچه ی شلوارتون وصل کنید!

با هندوانه یه قل دوقل بازی کنید!

سی دی قفل دار رو بشکنین تا قفلش باز بشه!

توی باک بنزین ماشینتون چای بریزید تا خستگیش در بره!

وسط دعوا با دماغ بزنید تو مشت طرف مقابل!

روز بازی پرسپولیس با استقلال وسط تماشاچی ها بشینین و با صدای بلند شموشک نوشهر رو تشویق کنید!

به گدای سر خیابون به جای پول آدرس مراکز کاریابی رو بدین!

توی تنگ ماهی قرمز یه کیسه نمک خالی کنید تا آب شور بشه و ماهیتون فکر کنه تو دریاست!

ورژن جدید یه توپ دارم قلقلیه...

سلام بچه ها...

این پست رو حتما بخونید..خیلی جالبه...

بخونیداااااا…

یه توپ دارم قلقلیه "پ ن پ" می خواستی مکعب مستطیل باشه!

سرخ و سفید و آبی"پ ن پ" زیتونی و نقره ای و سبز یشمیه!

می زنم زمین هوا میره"پ ن پ" زمینو سوراخ می کنه می ره تو زیر زمین بغل دبه ترشی!

نمی دونم تا کجا می ره"پ ن پ" بنده خط کشم می دونم دقیقا کجا می ره!

من این توپو نداشتم"پ ن پ" داشتی!الان داری الکی خاطره تعریف می کنی!

مشقامو خوب نوشتم بابام بهم عیدی داد"پ ن پ" می خواستی بخوابونه در گوشت!

یه توپ قلقلی داد"پ ن پ" می خواستی تو این گرونی سویچ لکسوز بهت بده!

جلب بود؟؟؟؟؟؟

اگه یه روز نامرئی بشی کجا میری؟چرا؟

خود شناسی....

روی میز صبحانه ی شما این میوه ها گذاشته شده است و یکی را باید انتخاب کنید..

1-سیب

2-موز

3-توت فرنگی

4-هلو

5-پرتقال

اولین انتخاب شما کدام خواهد بود؟

لطفا خوب فکر کنید و بعدا جواب بدهید.

این یک امتحان بزرگ است و نتیجه ی آن شما را متحیر خواهد کرد.

انتخاب شما چیز عجیبی درباره ی شما خواهد گفت.باز هم فکر کنید و قبل از انتخاب کردن ادامه ی مطلب را نزنید.

ادامه مطلب ...

چارلی چاپلین

بهترین لحظات زندگی از دیدگاه چارلی چاپلین


-آن قدر بخندی که دلت درد بگیره

بعد از این که از مسافرت برگشتی ببینی هزارتا نامه داری

-آخرین امتحانت رو با نمره ی بالا پاس کنی

-در شلواری که خیلی وقته ازش استفاده نکردی پول پیدا کنی

-برای خودت در آینه شکلک در بیاری و بخندی

-به طور تصادفی بشنوی یکی داره ازت تعریف میکنه

-عضو یک تیم بشی

واقعا همین طوره!!!نه؟؟

تا دانشجو نشی نمی فهمی.....

قانون پایستگی واحد:واحد ها نه از بین می روند و نه پاس می شوند بلکه از ترمی به ترم دیگر انتقال می یابند!

شب امتحان:شبی که در آن نسکافه و قهوه از والیوم ده هم خواب آور تر می شود....شب راه رفتن کلمات بر روی سلسله ی اعصاب محیطی و مرکزی دانشجو!

دانشجویان ساکن خوابگاه:جنگجویان کوهستان!

خانواده دانشجو:بینوایان!

انتخاب درس افتاده:زخم کهنه!

اولین امتحان:جدال با سرنوشت!

مراقبان امتحان:سایه عقاب!

تقلب:عملیات سری!

استاد راهنما:گمشده!

التماس برای نمره:اشک تمساح!

کتابخانه دانشگاه:خانه عنکبوت(به استثنای دانشگاه های علوم پزشکی)!

ترم آخر:بوی خوش زندگی!

تسویه حساب:خط پایان!

حرف دل...

یه چند وقتی بود تو فکرش بودم !

هر بار می خواستم بهش حرفمو بزنم اما نمی شد !

می خواستم که بهش بگم که چه حسی دارم !

می خواستم بهش بگم در موردش چه فکری می کنم !

برام خیلی مهم بود که اونم بدونه !

ولی جراتشو  نداشتم !اگه از دستم شاکی بشه چی؟

اگه فکر بدی بکنه چی؟

نه!

من باید بیشتر از اینا طاقت داشته باشم !

باید بتونم تحمل داشته باشم !

بالاخره یه موقعی خودش می فهمه !ولی اگه نفهمید چی؟

نمی دونم....همش این افکار آزارم می ده!

اگه حرفمو بهش نمی زدم دردم آروم نمی شد !

آخر سر تصمیمو گرفتم !

هر چه باداباد!بالاتر از سیاهی رنگی نیست !

آهسته سرم رو به طرف سرش نزدیک کردم و در گوشش به آرومی گفتم:

<<آقا می شه پاتون رو از روی کفشم بردارید؟>>

به یاد.....

به یاد همه ی اونایی که خطشون اعتباریه ولی معرفتشون دایمیه !

به یاد بیل که هر قدر بره تو خاک براق تر می شه !

به یاد همه ی اونایی که مارو همین جوری که هستیم دوست دارن !

به یاد کسی که وقتی خودش برنده شد گفت:اون رفیق منه ! وقتی من باختم گفت:من رفیقتم !

به یاد کسی که بهش زنگ می زنی خوابه ولی واسه این که دلت رو نشکنه میگه:خوب شد زنگ زدی باید بیدار می شدم !

به یاد همه ی کسایی که دلشون از یکی دیگه گرفته ولی برای این که خودشون رو آروم کنن میگن:به خاطره غروب پاییزه !

به یاد اونایی که اگه صد لایی ایزوگامشون بکنن بازم معرفت ازشون چیکه می کنه !

به یاد دوست خوبی که مثل خط سفید وسط جاده است تکه تکه می شه ولی بازم پا به پات می یاد !

به یاد باغچه ای که خاکش منم گلش تویی و خارش هر چی نامرده !

به یاد پدری که لباس خاکی و کثیف می پوشه و میره کارگری برای سیر کردن شکم بچش اما بچش خجالت می کشه به دوستاش بگه این پدرمه !